top of page

درباره ما

شعر من ریشه در این باور دارد که زبان هم حافظه و هم مقاومت را در خود جای داده است. من آن را نه فقط به عنوان ابزاری برای بیان، بلکه به عنوان یک نیروی زنده و حسی - که توسط ریتم، بافت و سکوت شکل گرفته است - می‌بینم. نوشته‌های من اغلب تنش‌های بین هویت و جابجایی، صدا و حذف، صمیمیت و گسست را بررسی می‌کنند.

من با کار در مرز فرهنگ‌ها و سنت‌های متعدد، از فرم‌های غیرخطی، تصاویر لایه‌ای و استعاره‌های تجسم‌یافته برای زیر سوال بردن روایت‌های غالب و ارائه فضایی برای روش‌های جایگزین شناخت استفاده می‌کنم. برای من، شعر نه تنها یک فرم هنری است - بلکه یک شیوه تفکر و روشی برای دگرگونی است، جایی که تضادها نیازی به حل شدن ندارند، بلکه می‌توانند حضور داشته باشند، شنیده شوند و زنده بمانند.

سری پر از صدا

سیب سرخ، 1399

«یک سر، هزار صدا» کاوشی شاعرانه در باب زنانگی، صمیمیت و تجربه تجسم‌یافته است. بخش آغازین، با استفاده از استعاره یک سفر جاده‌ای - هر رابطه یک نقطه شروع و هر پیچ یک لحظه تأمل - به عنوان یک سفر خودزندگی‌نامه‌ای در عشق آشکار می‌شود. بخش دوم، این مضامین را از طریق اشعار غنایی که عدم تقارن‌ها و کار عاطفی عشق جنسیتی را دنبال می‌کنند، عمیق‌تر می‌کند. بخش پایانی، «عدن: زمین حاصلخیز»، با قاطعیت به مادری می‌پردازد و سقط جنین، بارداری و تولد را با صدایی عمیق و عاری از آلودگی روایت می‌کند که به ندرت در شعر فارسی دیده می‌شود.

این مجموعه که ریشه در بوطیقای فمینیستیِ نوشتار زنانه دارد، از فرم غیرخطی، ریتم‌های چرخه‌ای و تصاویر بدنی بهره می‌برد تا زنانگی را به عنوان مذاکره‌ای بین انتظارات فرهنگی و واقعیت زیسته ترسیم کند. طبیعت و بدن در اینجا فقط استعاره نیستند - بلکه مکان‌هایی برای مقاومت و معناسازی هستند. این کتاب با پرداختن به متفکرانی مانند باتلر و کریستوا، حقایق جسمی و روانی زن بودن را ارج می‌نهد.

یک سر و هزار صدا و آدان خاک حاصلخیز.png

حماسه بی‌بند و بار

سیب سرخ، ۱۳۹۸

«حماسه‌ی بی‌بند و بار» شاید بلندپروازانه‌ترین اثر شاعرانه‌ی من باشد - حماسه‌ای در قالبی تکه‌تکه که در دو جنبش روایت می‌شود: یکی در شهری رو به زوال که در آن زنان به طور سیستماتیک حذف شده‌اند، و دیگری که سفر فلسفی، عاطفی و جغرافیایی تبعید را دنبال می‌کند. این اثر فروپاشی - فروپاشی مکان، زبان، هویت - را مورد بررسی قرار می‌دهد و با معضلات وجودی ماندن یا رفتن روبرو می‌شود.

از نظر شکلی، این مجموعه با بهره‌گیری از ساختار غیرخطی، تصاویر حسی و زبانی فارغ از قواعد نحوی مرسوم، از زیبایی‌شناسی فمینیستیِ نوشتار زنانه بهره می‌برد.

بخش اول - شعری بلند - به تأمل در مورد سکون و حذف جمعی می‌پردازد، جایی که غیاب جنسیتی در هر سطر آن موج می‌زند. با این حال، حتی در شهری خالی از زنان، زنانگی به عنوان ریتمی از مقاومت پابرجاست. بخش دوم، سوژه‌های تبعیدی را از طریق گسست و اصلاح ردیابی می‌کند، جایی که جابجایی نه تنها مکانی، بلکه معرفتی است. این اثر با الهام از دریدا، کریستوا و باختین، در تنش‌های چندلایه و گفتگویی آشکار می‌شود.

منظومه_ی بی قطر و قد.png

حروف سربی

انتشارات دستان، ۱۳۹۶

«نامه‌های سرب» یک مجموعه شعر تجربی مشترک است که با همکاری رضا روزبهانی نوشته شده است. این کتاب که در چهار بخش درهم‌تنیده ساختار یافته است، مفاهیم متعارف نویسندگی و صدای شاعرانه را از طریق روشی دیالکتیکی الهام گرفته از سنتز هگلی به چالش می‌کشد. عنوان کتاب، هم به مادیت و هم به استعاره «سرب» - به عنوان نوع، به عنوان وزن، به عنوان رد - اشاره دارد و این مجموعه به بررسی چگونگی شکل‌گیری معنا در تنش بین بیان فردی و آفرینش جمعی می‌پردازد.

این کتاب همچنین شامل دو بخش تک‌نوازی است: سرو دریدایی (نوشته‌ی من) و تصویر گمشده‌ی خستگی (نوشته‌ی روزبهانی). این بخش‌ها مضامین چندپارگی، بینامتنیت و پرسش فلسفی را بسط می‌دهند و صداهای متمایز شاعران را در معماری مشترک متن قرار می‌دهند. در نهایت، «نامه‌های سرب» مطالعه‌ای در حضور مشترک است: مذاکره‌ای شاعرانه درباره‌ی هویت، نویسندگی و امکان تکثر خلاقانه در جهانی از هم گسیخته.

حروف سربی.png

بانوی جوزا

انتشارات افرا، ۱۳۹۴

«بانوی جوزا» آغاز صدای شاعرانه من و اولین ورود رسمی من به دنیای ادبیات منتشر شده را رقم می‌زند. این مجموعه که در دوره‌ای از خودشناسی درونی و بیداری فکری سروده شده است، تنش‌های بین دوگانگی و چندپارگی - بین دیده شده و خاموش شده، زنانه و سیاسی، دیاسپورایی و ریشه‌دار - را بررسی می‌کند. خود عنوان از طنین‌های طالع‌بینی و نمادین جوزا به عنوان نشانه‌ای از طبیعت دوگانه بهره می‌برد و خودهای لایه لایه‌ای را که من از طریق فرم شاعرانه شروع به بیان آنها کردم، منعکس می‌کند.

این مجموعه با نحو شکسته، تغییر سبک‌های زبانی و اشارات بینامتنی که در برابر بسته شدن مقاومت می‌کنند، آزمایش می‌کند. بانو جوزا با تکیه بر سنت ادبی فارسی و در عین حال فاصله گرفتن از مردانگی‌های هنجاری آن، شاعرانگی حسی را می‌بافد - جایی که بدن، زبان و اشتیاق در طول زمان و حافظه در هم می‌آمیزند. این اشعار محدودیت‌های صدا را در مواجهه با سانسور، مردسالاری و تبعید ردیابی می‌کنند و گواهی آرام اما جسورانه بر امکانات بیان در شرایط محدودیت ارائه می‌دهند.

IMG_3239.JPG
bottom of page