top of page

نتایج جستجو

3 results found with an empty search

  • مهندسی افکار عمومی به سبک اسرائیل: بررسی راهبرد هَسبارا و جنگ روایت‌ها

    ویدیو در یوتوب https://youtu.be/gyeaupamEnw?si=DK-u7_TJAFOSeKwL در جهانی که روایت‌ها به اندازه‌ی واقعیت‌ها قدرت دارند، رسانه‌ها به ابزار اصلی دولت‌ها برای شکل‌دهی به افکار عمومی تبدیل شده‌اند. اسرائیل، بیش از هر کشور دیگری، این واقعیت را درک کرده و آن را به راهبردی ساختاریافته تبدیل کرده است: هَسبارا. واژه‌ای عبری به معنای «توضیح» که در عمل به معنای «توجیه» سیاست‌های اسرائیل در برابر افکار عمومی جهانی است. این راهبرد از دهه‌ی ۱۹۲۰ آغاز شد، زمانی که ناحوم سوکولوف، روزنامه‌نگار صهیونیست، از آن برای مشروعیت‌بخشی به پروژه‌ی صهیونیسم در برابر غرب استفاده کرد. اما در قرن بیست‌ویکم، هَسبارا به یک ماشین تبلیغاتی پیچیده تبدیل شده که از دیپلماسی عمومی، تبلیغات دیجیتال، لابی‌گری رسانه‌ای و نفوذ در پلتفرم‌های جهانی بهره می‌برد. اسرائیل با بهره‌گیری از سخنگویان دولتی، نهادهای فرهنگی و رسانه‌های بین‌المللی، روایت‌های رسمی خود را در قالب مصاحبه‌ها و مستندهای تبلیغاتی منتشر می‌کند. در فضای دیجیتال، این کشور با همکاری اینفلوئنسرها، تولید محتوای چندزبانه و حتی ویرایش مقالات ویکی‌پدیا، حضور پررنگی دارد. فشار بر سردبیران و خبرنگاران برای انتشار روایت‌های مطلوب، و تأثیرگذاری بر سیاست‌های تعدیل محتوا در پلتفرم‌هایی مانند فیسبوک، یوتیوب و تیک‌تاک نیز بخشی از این راهبرد است. در بسیاری از موارد، محتوای فلسطینی حذف یا محدود شده، در حالی که تبلیغات اسرائیلی تقویت شده‌اند (Stratheia, 2023). پیش از جنگ غزه در اکتبر ۲۰۲۳، رسانه‌های غربی نیز تحت تأثیر این راهبرد قرار داشتند. فاکس نیوز به‌طور مکرر میزبان مقامات اسرائیلی و تحلیل‌گران طرفدار اسرائیل بود و حملات نظامی را «دفاع مشروع» معرفی می‌کرد (Jewish Insider, 2025). نیویورک پست با پوشش گزینشی، مقالاتی درباره‌ی «سپر انسانی» و «تروریسم فلسطینی» منتشر می‌کرد و حملات اسرائیل را واکنشی به «تهدیدهای وجودی» جلوه می‌داد. اما مقاله‌ای از FAIR این روایت را به چالش می‌کشد. این مقاله با استناد به گزارش‌های سازمان ملل و دیده‌بان حقوق بشر، نشان می‌دهد که ارتش اسرائیل بارها از غیرنظامیان فلسطینی به‌عنوان سپر انسانی استفاده کرده است، از جمله اجبار کودکان به همراهی با نیروهای نظامی یا ورود به خانه‌های مشکوک. در مقابل، ادعای استفاده حماس از سپر انسانی اغلب بدون شواهد مستقل و صرفاً بر اساس ادعاهای رسمی اسرائیل منتشر می‌شود (FAIR, 2023). پس از حمله‌ی حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، دولت اسرائیل مجموعه‌ای از اتاق‌های عملیات رسانه‌ای را راه‌اندازی کرد تا روایت‌های فلسطینی را در فضای جهانی به چالش بکشد. این اتاق‌ها با همکاری شرکت‌های فناوری، نهادهای دیپلماسی عمومی و سازمان‌های یهودی بین‌المللی، بیش از ۱۲۰ مرکز در داخل و خارج از اسرائیل را شامل می‌شدند. هدف آن‌ها مدیریت بحران روایی، هدایت اینفلوئنسرها و تحلیل الگوریتمی برای تقویت پیام‌های اسرائیلی بود (Stratheia, 2023). در همین راستا، گزارش تحقیقی منتشرشده در Truthout نشان داد که دولت اسرائیل از طریق شرکت‌های روابط عمومی مستقر در آمریکا، به برخی اینفلوئنسرهای فعال در شبکه‌های اجتماعی تا سقف ۷۰۰۰ دلار برای هر پست پرداخت کرده است. این اقدام بخشی از پروژه‌ای موسوم به «پروژه استر» بود که هدف آن تأثیرگذاری بر افکار عمومی جهانی از طریق تولید محتوای طرفدار اسرائیل در پلتفرم‌هایی مانند تیک‌تاک و اینستاگرام بود (Truthout, 2023). این تلاش‌ها تنها به رسانه‌های اجتماعی محدود نمی‌شود. جروزالم پست به‌عنوان بازوی رسانه‌ای دولت اسرائیل، با رسانه‌های آمریکایی برای انتشار مقالات مشترک و مصاحبه با مقامات اسرائیلی همکاری داشته است (Times of Israel, 2024). سی‌ان‌ان در تابستان ۲۰۲۳ بیش از نیمی از مقالات بخش خاورمیانه‌ی خود را به اسرائیل اختصاص داد، در حالی که بحران‌های انسانی در یمن، سوریه و لبنان نادیده گرفته شدند (CAMERA, 2023). رویترز اغلب بیانیه‌های ارتش اسرائیل را بدون بررسی مستقل منتشر کرده و روایت‌های فلسطینی را به‌عنوان «ادعا» معرفی کرده است. بی‌بی‌سی نیز با سانسور واژه‌هایی مانند «اشغال» و «جنایت جنگی»، گزارش‌هایی را بازنویسی کرده تا لحن خنثی‌تری داشته باشند (Al Jazeera, 2024). در کنار این تلاش‌ها، اسرائیل و متحدانش تعاریف قانونی و سیاسی را نیز بازتعریف کرده‌اند. تعریف «یهودستیزی» توسط IHRA در سال ۲۰۱۶ شامل مثال‌هایی است که انتقاد از اسرائیل را در برخی موارد یهودستیزانه تلقی می‌کند. این تعریف توسط بیش از ۴۰ کشور پذیرفته شده و در سیاست‌های آموزشی و امنیتی به‌کار گرفته شده است (IHRA, 2016; AJC, 2025; State.gov , 2025). تعریف «تروریسم» نیز در قوانین بین‌المللی مبهم است و کشورها آن را با توجه به منافع سیاسی خود تفسیر می‌کنند. در حالی که غرب حماس را «تروریستی» معرفی کرده، برخی کشورها اقدامات اسرائیل را «تروریسم دولتی» می‌دانند (The Conversation, 2023; Wikipedia, 2025). در نهایت، مفهوم «سپر انسانی» که طبق پروتکل اول کنوانسیون ژنو ۱۹۴۹ ممنوع است، به ابزاری برای توجیه حملات به مناطق غیرنظامی تبدیل شده است. اسرائیل از این مفهوم برای حمله به بیمارستان‌ها، مدارس و اردوگاه‌های پناهندگان استفاده کرده، در حالی که شواهد مستقلی از استفاده سازمان‌یافته توسط حماس وجود ندارد. سازمان‌های حقوق بشری مانند HRW تأکید کرده‌اند که ادعاهای اسرائیل درباره‌ی استفاده حماس از سپر انسانی نیازمند بررسی دقیق و مستقل است (Just Security, 2016; ICRC, 2025). در جهانی که روایت‌ها می‌توانند مسیر سیاست را تغییر دهند، مطالعه‌ی موردی اسرائیل نشان می‌دهد که رسانه نه‌تنها بازتاب‌دهنده‌ی واقعیت، بلکه سازنده‌ی آن است. AJC. (2025). Adoption of the working definition. Retrieved from https://www.ajc.org/adoption-of-the-working-definition Al Jazeera. (2024). Failing Gaza: Pro-Israel bias uncovered behind the lens of Western media. Retrieved from https://www.aljazeera.com/news/2024/10/5/failing-gaza-pro-israel-bias-uncovered-behind-the-lens-of-western-media CAMERA. (2023). Tracking CNN’s bias: CNN’s obsession with Israel. Retrieved from https://www.camera.org/article/tracking-cnns-bias-cnns-obsession-with-israel FAIR. (2023). One side routinely uses human shields in Gaza—but not the side that’s usually blamed. Retrieved from https://fair.org/home/one-side-routinely-uses-human-shields-in-gaza-but-not-the-side-thats-usually-blamed ICRC. (2025). Customary IHL: Rule 97 – Human shields. Retrieved from https://ihl-databases.icrc.org/en/customary-ihl/v1/rule97 IHRA. (2016). Working definition of antisemitism. Retrieved from https://holocaustremembrance.com/resources/working-definition-antisemitism Just Security. (2016). Human shields: IHL legal framework. Retrieved from https://www.justsecurity.org/35263/human-shields-ihl-legal-framework State.gov . . (2025). Defining antisemitism. Retrieved from https://www.state.gov/defining-antisemitism Stratheia. (2023). Hasbara: Israel’s propaganda strategy. Retrieved from https://stratheia.com/hasbara-israels-propaganda-strategy The Conversation. (2023). How we define and use the word terrorism in the Israel-Hamas war matters a lot. Retrieved from https://theconversation.com/how-we-define-and-use-the-word-terrorism-in-the-israel-hamas-war-matters-a-l

  • عشق ابدی و بازتعریف فرهنگ در ایران امروز

    رسانه‌ی فارسی‌-زبان ایرانی با پخش برنامه‌ی «عشق ابدی» قدمی تازه در بازنمایی عشق و روابط عاطفی برداشته است. این برنامه با زبان تصویر و روایت بی‌واسطه، عشق را از سایه‌ی خلوت و رمزآلودگی بیرون کشیده و در معرض نگاه عمومی و داوری جمعی قرار داده است. اما این حرکت، اگرچه از سوی نسل زد با استقبال قابل توجهی روبرو بوده، موجی از واکنش‌های متناقض را در میان محافظه‌کاران، منتقدان اجتماعی و فعالان فرهنگی برانگیخته است. از یک سو، سنت‌گرایان برنامه را نوعی نفوذ فرهنگی غرب می‌دانند که حریم خصوصی را می‌شکند و نظم اخلاقی رایج را تضعیف می‌کند. در عرفان و ادبیات کلاسیک ایران، عشق مفهومی متعالی است که با معنویت، کرامت و خویشتنداری همراه است؛ اما «عشق ابدی» با نمایش بی‌پرده‌ی روابط، به‌زعم منتقدان سنتی، این معنا را به‌سطحی‌ترین شکل آن فرو می‌کاهد. در سوی دیگر، گروهی از منتقدان فمینیست و عدالت‌محور نیز به این برنامه خرده می‌گیرند—نه به‌دلیل صراحتش، بلکه به‌خاطر بازتولید روابط جنسیتی کلیشه‌ای، زیبایی‌شناسی مصرف‌گرا، و فقدان بازنمایی‌های متنوع‌تر از عشق. از دید آن‌ها، «عشق ابدی» به‌جای خلق افقی نو برای تجربه‌ی عشق، فقط الگوهای موجود را در قالبی جدید عرضه می‌کند. اما شاید آن‌چه این برنامه را به پدیده‌ای فرهنگی بدل می‌کند، نه خود محتوا، بلکه تأثیری است که در سطوح گوناگون اجتماعی و رسانه‌ای ایجاد کرده است. کاربران فضای مجازی، با تحلیل‌های تفصیلی، بازخوانی‌های انتقادی و تولید محتوای مشارکتی، نشان می‌دهند که عشق و روابط اکنون به موضوعی عمومی، قابل بحث، و حتی نظری بدل شده‌اند. بل هوکس، نظریه‌پرداز فمینیست و منتقد فرهنگ عامه، چنین پویایی‌هایی را نقطه‌ی گذار نظریه از انتزاع به زبان زندگی روزمره می‌داند: جایی که اندیشه به ابزار گفت‌وگو، نقد، و دگرگونی بدل می‌شود. ریموند ویلیامز، نظریه‌پرداز مارکسیست بریتانیایی، در نوشتار ماندگار خود «فرهنگ امری عادی است» بر این نکته تأکید دارد که فرهنگ در دل زندگی روزمره شکل می‌گیرد، نه در نهادهای رسمی یا گالری‌ها. عشق ابدی نیز در همین راستا، بازتابی از فرهنگی برخاسته از زیست روزانه و تجربه‌های عادی مردم است. این برنامه، با نمایش گفتگوهایی که پیش‌تر در خفا صورت می‌گرفت، مرزهای میان عرصه‌ی خصوصی و عمومی را بازتعریف می‌کند و عشق را از سطح استعاره‌های ادبی به تجربه‌ای زیسته، قابل لمس و نقدپذیر منتقل می‌سازد. استوارت هال، نظریه‌پرداز برجسته‌ی مطالعات فرهنگی و از چهره‌های کلیدی در پیوند زدن فرهنگ با سیاست و هویت، بر این باور است که فرهنگ نه عرصه‌ای ایستا، بلکه میدانی پرتنش برای کشمکش‌های دائمی معناست. هال فرهنگ را ساختاری منعطف می‌داند که معناها در آن نه تثبیت، بلکه به‌طور مداوم بازچینش می‌شوند. دعواهای پیرامون «عشق ابدی»—چه از سوی محافظه‌کاران و چه از سوی مترقیان—خود نشانه‌ای است از زنده بودن فرهنگ و امکان تحول در آن.   فدرستون هشدار می‌دهد که منطق نئولیبرال دانشگاه را از فضای گفت‌وگوی عمومی تهی کرده است و حال، نقش آن به رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی واگذار شده است. در چنین بافتی، «عشق ابدی» را می‌توان نه فقط یک برنامه‌ی تلویزیونی، بلکه بستری برای یادگیری جمعی دانست؛ نوعی «قلمرو مشارکتی تولید دانش» که در آن افراد عادی به تحلیل‌گر، مفسر، و خالق معنا بدل می‌شوند. دیک هبدیج، از نظریه‌پردازان برجسته‌ی مطالعات فرهنگی، تأکید می‌کند که این رشته زمانی معنا و حیات واقعی می‌یابد که به سطح «پایین» فرهنگ بازگردد—جایی که بدن، هیجان، بی‌نظمی، و تجربه‌های روزمره در جریان‌اند. به‌زعم او، فرهنگ نه در ساختارهای صیقل‌خورده و آکادمیک، بلکه در لحظات ناپایدار، تجربیات آشفته، و صداهای حاشیه‌ای معنا پیدا می‌کند. عشق ابدی در همین میدان عمل می‌کند. این برنامه تصویری از عشق ارائه می‌دهد که دور از کمال‌گرایی و رمانتیسیسم است—عشقی آغشته به تناقض، ناراحتی، و واقعیت‌های ملموس انسانی. در نهایت، پرسش آن نیست که آیا باید از «عشق ابدی» دفاع کرد یا آن را نقد کرد. پرسش این است که چطور این برنامه ما را وادار می‌کند درباره‌ی عشق، فرهنگ، بدن، و مشروعیت سخن بگوییم—و همین کافی‌ست تا آن را یک واقعه‌ی فرهنگی مهم تلقی کنیم.

  • نگرانی‌های فزاینده درباره بحران سلامت روان در ایران: فشارهای سیاسی-اجتماعی و نقش رسانه‌ها

    بحران سلامت روان در ایران در سال‌های اخیر شدت گرفته است و این وضعیت، بازتاب چالش‌های سیاسی و اجتماعی-اقتصادی روزافزون این کشور است. تنها در سال ۱۴۰۲، تقریباً ۷۰۰۰ نفر به دلیل خودکشی جان خود را از دست دادند و ۱۳۰۰۰۰ اقدام به خودکشی به ثبت رسیده است (Parsine، ۱۴۰۲). در ماه گذشته به تنهایی، خودکشی فعال سیاسی کیانوش سنجری و دو دختر نوجوان، آیناز کریمی و آرزو خاوری خبرساز شد. این آمار حاکی از یک ابر بحران اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فراگیر است که بسیاری از ایرانیان، به‌ویژه جوانان را به ناامیدی و احساس بی‌پناهی سوق داده است. سرخوردگی سیاسی و هزینه‌های روانی آن وخامت وضعیت سلامت روان در ایران، به‌ویژه پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی»، به‌طور چشمگیری نمایان شده است. این جنبش که در ابتدا امید به تغییرات اجتماعی معنادار را زنده کرد، اکنون به سرخوردگی گسترده‌ای انجامیده است. تحقیقات نشان می‌دهد که پس از هر جنبش (موقتا) متوقف‌شده در ایران، شاخص‌های سلامت روان به‌شدت افت می‌کنند و این کاهش، ارتباط قوی میان رکود سیاسی و ناامیدی عمومی را آشکار می‌سازد. برای مثال، پس از جنبش سبز در سال ۱۳۸۸، جامعه روان‌پزشکی ایران گزارش داد که موارد اضطراب و افسردگی ۲۵ درصد افزایش یافته است (Zarifkar و همکاران، ۱۳۹۰). به‌طور مشابه، پس از اعتراضات ۱۳۹۸-۱۳۹۹، یک نظرسنجی ملی نشان داد که علائم اختلال استرسی پس از سانحه (PTSD) ۳۰ درصد و میزان افسردگی ۴۰ درصد افزایش یافته است، به‌ویژه در میان جمعیت جوان و شهری (Amiri & Tavassoli، ۱۳۹۹). نقش رسانه‌ها: تقویت ناامیدی و القای امیدهای کاذب رسانه‌ها نقش مهمی در شکل‌دهی به نگرش‌های عمومی نسبت به زندگی ایفا می‌کنند. آنها با تمرکز بر نمایش شکست‌های سیستماتیک درون نظام سیاسی و بازتاب رویدادهای تلخ و فجایع دردناک، به دنبال برانگیختن خشم جمعی علیه دشمن مشترک هستند. اما این رویکرد، هرچند ممکن است آگاهی عمومی را افزایش دهد، هزینه‌های سنگینی برای سلامت روان جامعه به همراه دارد. مطالعات نشان می‌دهد که مواجهه مداوم با اخبار منفی می‌تواند استرس، اضطراب و افسردگی را تشدید کند و مخاطبان را در وضعیت بی‌پناهی و درماندگی فرو برد (Smith & Kalichman، ۲۰۱۸). افزون بر این، در چند دهه گذشته، رسانه‌های منتقد حکومت گاهی با القای امیدهای کاذب و وعده‌های تغییرات فوری، ناخواسته موجب سرخوردگی عمومی شده‌اند. برای مثال، در جریان اعتراضات ۱۴۰۱-۱۴۰۲، برخی رسانه‌ها این تظاهرات را به‌عنوان پایان قطعی حکومت تعبیر کردند و انتظارات بالایی را در میان مردم ایجاد نمودند. اما با عدم تحقق تغییرات سریع مورد انتظار، بسیاری از افراد با سرخوردگی و ناامیدی بیشتری مواجه شدند و این مسئله بحران سلامت روان را تشدید کرد (Clingendael Institute، ۱۴۰۲). مسیری به سوی بهبود: مسئولیت‌پذیری رسانه‌ها و تقویت تاب‌آوری برای مقابله با بحران رو به رشد سلامت روان در ایران، اتخاذ رویکردی متعادل‌تر در گزارش‌دهی رسانه‌ای ضروری است. رسانه‌ها، به‌ویژه رسانه‌های مخالف حکومت، باید تأثیر روایت‌های خود بر سلامت روان عمومی را جدی گرفته و به گزارش‌دهی مسئولانه و سازنده پایبند باشند. راهکارهای مؤثر برای این منظور شامل موارد زیر است: ایجاد تعادل در پوشش اخبار منفی: به‌جای تمرکز صرف بر رویدادهای منفی، رسانه‌ها می‌توانند ابتکارات جامعه‌محور و دستاوردهای مثبت را نیز برجسته کنند. این رویکرد متعادل می‌تواند الهام‌بخش امید و مشارکت فعال و سازنده در جامعه باشد. پرهیز از اغراق در گزارشات، چه مثبت و چه منفی: رسانه‌ها باید از افراط در نمایش اخبار خودداری کنند تا به تقویت امید پوچ یا یأس و نگرانی بیش از حد در جامعه دامن نزنند. آموزش راهکارهای مقابله سالم: رسانه‌ها می‌توانند با معرفی تکنیک‌ها و مهارت‌های مؤثر در مواجهه با استرس و مشکلات روانی، به مخاطبان کمک کنند تا روش‌های سالم و کارآمد برای مقابله با چالش‌های روانی را بیاموزند و در مواقع بحرانی از این راهکارها بهره ببرند. سخن پایانی بحران سلامت روان ایران به‌طور عمیقی با چشم‌انداز پیچیده اجتماعی-سیاسی کشور و نقش تأثیرگذار رسانه‌ها در شکل‌دهی به ادراک عمومی درهم تنیده است. اگرچه بسیاری از عواملی که بحران را تحریک می‌کنند، از کنترل فوری شهروندان ایرانی خارج است، نحوه گزارش رسانه‌ها درباره این مسائل می‌تواند به‌طور قابل توجهی بر تاب‌آوری یا ناامیدی عمومی تأثیر بگذارد. با گزارش‌دهی مسئولانه که بر منابع سلامت روان، تاب‌آوری و پیشرفت تأکید دارد، رسانه‌ها می‌توانند نقش مهمی در پرورش امید و مشارکت اجتماعی و ایجاد جامعه‌ای پایدارتر و متعهدتر ایفا کنند. منابع American Foundation for Suicide Prevention. (2024). Guidelines for Reporting on Suicide. Retrieved from https://afsp.org/safereporting/ Amiri, M., & Tavassoli, S. (2021). Mental health outcomes following the suppression of public protests in Iran: A national survey. Journal of Iranian Psychiatry, 15(3), 245-256. Clingendael Institute. (2023). Opposition politics of the Iranian diaspora: Out of many, one? Retrieved from https://www.clingendael.org/publication/opposition-politics-iranian-diaspora-out-many-one-not-just-yet Deutsche Welle. (2024). Mental health and suicide rates in Iran. Retrieved from https://www.dw.com/ Iran Open Data. (2023). Regional suicide data in Iran. Retrieved from https://iranopendata.org/ Parsine. (2024). Iran's annual suicide rates and statistics for 1403. Retrieved from https://www.parsine.com/ Rouydad24. (2024). Comparison of Iran’s suicide rates with global averages. Retrieved from https://www.rouydad24.ir/ Smith, S., & Kalichman, S. (2018). Negative news and mental health: The psychological impact of media consumption on public wellbeing. Journal of Health and Media, 25(3), 204-219. Voice of America Persian. (2023). Economic factors contributing to Iran’s rising suicide rates. Retrieved from https://www.voanews.com/

bottom of page